یادداشت‌های کوتاه از جام: الهه انتقام در قامت فن‌گال

دهمین حضور تیم ملی فوتبال هلند در ادوار جام جهانی مصادف شده است با دومین دوره ی مربیگری لویی فن‌گال در جمع نارنجی ها. فن‌گال در سال‌های 2000 تا 2002 نیز مربیگری هلند را داشته است که با عدم راهیابی آنها به جام جهانی 2002 کره و ژاپن همراه بود ومنجر به کنار رفتن فن‌گال از پُست خود شد اما اکنون در سال 2014 به نظر می رسد او به اوج بلوغ فکری و شکوفاییِ دوران مربیگری اش رسیده است.

بازی هلند-کاستاریکا نقطه ی عطفی داشت در دقیقه ی 120 که به نوعی آخرین وِردِ جادوگر برای شکستن طلسم بدشانسی تیمی بود که لایق پیروزی با حداقل سه گل بود که همگی تبدیل به تیردروازه های لرزانی شدند که کاستاریکا را حمایت می‌کردند. آوردن دروازه‌بان ذخیره‌ای که برای نخستین بار در جام جهانی به زمین می‌آید، آن هم فقط برای پنالتی گرفتن، نشان از اندیشه  قبلی و البته ریسک پذیری بالای فن‌گال دارد که او را در زمره  مربیان بزرگ قرار می‌دهد. هلند به نیمه نهایی می‌رسد و صدای غرش نِمِسیس (الهه ی انتقام در اساطیر یونانی) جام جهانی را فرا می‌گیرد. این بار الهه انتقام نارنجی پوش است. فوتبال هلند با اختراعTotal Football(فوتبال همه جانبه) در دهه 1970 و با ارایه آن توسط باشگاه‌هایی همچون فاینورد و آژاکس و معرفی مجری بی نظیر آن در میدان یعنی یوهان کرویف و سرمربی مشهور تیم ملی یعنی رینوس میشل، با شایستگی و نمایشی زیبا و مدرن به دو فینال جام‌های جهانی 1974(آلمان) و 1978(آرژانتین) می‌رسد اما هر دو فینال را برابر میزبانان در کمال ناباوری واگذار می کند و دوم می شود. همین اتفاق برای بار سوم در جام جهانی 2010 (به میزبانی افریقای جنوبی) مقابل اسپانیا تکرار می شود.

سناریوی انتقام هلندی با درهم شکستن اسپانیا با 5 گل آغاز شده است و اکنون نیمه نهایی هلند – آرژانتین، انتقام 1978 و اگر آلمان به فینال برسد و بازی نهایی را برابر هلند برگزار کند، آنگاه نمسیس نارنجی می‌تواند ناکامی سه دوره جام جهانی را در یک دوره جبران کند و نام لویی فن‌گال بالاتر از رینوس میشل (1974)، ارنست هاپِل (1978) و بِرت فن مارویک (2010) به عنوان نمسیس هلند در جام های جهانی خواهد درخشید. آیا این نمایش برگزار می شود؟ شکیبا باشید، اندکی به اجرا مانده است!